۱۳۸۷ خرداد ۱۵, چهارشنبه

تصاویر ماخونیک



تصاویر ماخونیک




ماخونیک خودش به تنهایی

بنام خدا
ماخونیک، خودش به تنهایی
شاید این نام را شنیده باشید چون مردم شناسان و اهل رسانه در مورد آن اطلاعاتی منتشر کرده اند. این نام روستایی در حدود 140 – 150 کیلومتری شهر بیرجند در بخش سربیشه است. من به عنوان باستان شناس و دکتر لیلا پاپلی یزدی (همسرم) به عنوان قوم باستان شناس از این روستا به دعوت میراث فرهنگی بیرجند بازدید کردیم(لازم می دانم از همکاران خاصه آقایان الداغی، جنتی پور و علیزاده برای هماهنگی ها تشکر کنم). قصد ما ارزیابی برای انجام پژوهشی موردی بود. آنچه در نخسیتن بازدید دیدم با تصویر توضیح می دهم. امیدوارم بکار آید و ملال نیافزاید!
ماخونیک به نظر می رسد استقراری منزوی بوده و تنها در دهه اخیر یکباره ارتباط آن با دنیای جدید گشوده شده است. این روستا تا نزدیکترین ابادی جدید یعنی سربیشه 45 کیلومتر فاصله دارد. روستای توتک در نزدیک آن و حدود 12-15 کیلومتری با آن فاصله دارد، البته مشابه آن اما کوچکتر است. معماری خاص روستا، ظاهری ترین پدیده فرهنگی است که در ابتدا توجه را جلب می کند(عکس های 1و 2). خانه ها فضاهایی حدود 5/1×2 متر است که ارتفاعی کمتر از 8/1 متر دارد. هر خانوار چندتا از این فضاها را بدون حیاط و باز به فضاهای عمومی روستا در اختیار دارد که برای انبار، آغول بزها و یکی را برای فضای سکونت و آشپزخانه استفاده می کنند. تنورها در فضاهای عمومی واقع شده اند و بطور نوبتی استفاده می شوند. کوچه ها از حدود 8/0 تا چند متر قطر دارند. از چوب درختان بصورت کُنده کاشته برای ستون های سایبان با ارتفاع کمتر از 2/1 متر استفاده می شود(عکس 3). خانه های مسکونی اکثرا پنجره ندارند و درب ها بطور متوسط 80×70 سانتیمتر است(عکس 4). در همین دهه ها اخیر بعضی خانه های جدید ساز مثلا با اجرهایی که کمیته امداد به حساب کمک کرده ساخته شده است.
از نظر معیشتی ساکنان دامدار- کشاورزند به شرحی که می دهم. هر خانوار چند بز دارد کل روستا کمتر از نیم هکتار باغ زردالو و عناب و توت دارد که گاهی یک درخت عناب چندین مالک دارد و محصول آن تقسیم می شود. هر خانوار مزرعه ای حدود 1×2 متر دارد که در آن خوراکی هایش را کشت می کند(عکس 5). آب روستا چشمه ای با آب کمتر از یک اینج است. اکثر ثروت ها بصورت مشترک بوسیله ساکنان استفاده می شود. واین ثروت ها اصولا معامله نمی شود. از محیط طبیعی اطراف روستا از منابع طبیعی مانند هیزم و میوه درختان بنه نیز ساکنان گردآوری و استفاده می کنند.
با اینکه از نظر ساختارهای اجتماعی مانند تقسیم ارث بین ورثه و استفاده از منابع طبیعی، جامعه ماخونیک دارای پیچیدگی است اما از نظر تکنیکی و خاصه تخصصی این روستا نمونه بارز جامعه نرسیده به مرحله تخصص گرایی است. تقریبا هیچ تخصص و متخصصی در روستا وجود ندارد. کشاورزی تنها با بیل انجام می شود. بزداری نیز تخصص نمی خواهد سگ در روستا مشاهده نشد. بناها کاملا بدون نیاز به تخصص ساخته می شوند و درب ها در اکثر موارد ساقه درختی کهن سال است که زنجیری به آن آویزان شده است(عکس 4).
تداخل فرهنگی به سبب انزا در ماخونیک نمودی ندارد. نوآوری در آن بسیار پایین است و در نتیجه نرخ تغییرات در سدهای گذشته بسیار پایین بوده است. ماخونیک به تنهایی خودش فرآیندی خاص در تطور فرهنگی، فرهنگ انسان ها را نشان می دهد. جامعه ای دور از تبادل با دیگر جوامع انسانی و دارای الگوها و مدل های فرهنگی خاص خود؛ که در آن پیچدگی اجتماعی در بعضی نهادها روی داده و تطور تکنیک و تخصص همچنین تداخل فرهنگی روی نداده و جامعه ای بی تخصص و با روابط فرهنگی محدود شکل گرفته است. این نمونه ای است که به تنهایی برای اینکه مطلق اندیشی پژوهشگران، خاصه انسان شناسان تطوری را درباره تطور فرهنگی جوامع انسانی اصلاح کند؛ کافی است. انها که تطور جوامع انسانی را تک یا چند خطی دانسته و تعمیم می دهند.
بستر طبیعی و انزای فرهنگی که ناشی از این بستر است از عوامل خاص بودن الگوها و مدل منحصر به فرد تطور و توسعه تاریخی جامعه ماخونیک است اما همین ها کافی نیست عاملی انتزاعی یا عواملی انتزاعی نیز در این فرهنگ نقش ایفا کرده و می کنند که اینجانب آن در نیافتم، شاید در آینده دریابم!
تا بعد شاید بازدیدی دیگر