۱۳۸۶ خرداد ۸, سه‌شنبه

به نام آنکه جان را فکرت آموخت
باستان شناسی در آستانه باستان شناسی مدرن" سخنرانی بود که برای دانشجویان باستان شناسی دانشگاه های تهران و شهر کرد ارائه کردم. چنانکه قول داده بودم سرفصل های آن را ارائه می کنم. لازم می دانم از دانشجویانی که هماهنگی های این سخرانی ها را انجام دادند از جمله آقای امام وردی از دانشجویان دانشگاه تهران و آقای سلیمانی از دانشجویان باستان شناسی شهر کرد صمیمانه تشکر کنم.
خصوصیات باستان شناسی تاریخی – فرهنگی: رشد تکنیکی باستان شناسی
توسعه لایه نگاری، طبقه بندی و سری بندی.
استفاده توام از ترسیم لایه نگاری و برداشت و مستندسازی پلان معماری.
کاوش ها برای لایه نگاری تپه های چند دوره ای.
استخراج توالی زمانی بر مبنای طبقه بندی سبک ها.
استفاده از ریخت شناسی برای تحلیل دوره ای و پراکندگی جغرافیایی.
توجه به کاوش های کسترده افقی و پراکندگی دست افزارها در قسمت های مختلف.
توجه به الگو های زندگی روزانه و توجه به الگوی استقرار در نتیجه کاوش افقی در مقیاس گسترده
.
رویکرد ها ی باستان شناسانه در آستانه باستان شناسی مدرن
رویکرد تاریخی یا باستان شناسی مبتنی برتطور زمانی جوامع انسانی( در قاره های قدیم)باستان شناسی امتداد تاریخ در پیش ازتاریخ: تعریف فرهنگ های باستان شناختی به منظور پیگیری منشا آنها، انتشار و مهاجرت به عنوان فرآیندی طبیعی و ضروری بوسیله باستان شناسان اروپای غربی و پیگیری امتداد پیش از تاریخی گروه های خاص در پیش از تاریخ (رویکرد استعماری به باستان شناسی و تاریخ)
رویکرد فرهنگی یا باستان شناسی مبتنی بر انسان شناسی:محوریت انسان از آن نظر که انسان است: در امریکای شمالی در واکنش به رشد کسب آگاهی درباره پیچیدگی در داده های باستان شناختی باستان شناسی تاریخی – فرهنگی تحول پیدا کرد. باستان شناسان احساس همسنخی با گروه های مورد مطالعه شان نمی کردند و به تغییرات فرهنگی پیش از تاریخ بدون توجه به مهاجرت و انتشار می پرداختند.
باستان شناسی شوروی سابق پس از 1930 پیشرو در توسعه باستان شناسی استقرار و توضیح اجتماعی داده های باستان شناسی بود و رویکرد مارکسیستی به آنها اجازه می داد نخستین باستان شناسانی باشند که تلاش کردند تغییرات در مدارک باستان شناختی را به شکل عوامل اجتماعی درونزا توضیح دهند. آنها از رویکرد مارکسیستی برای تفسیر داده های باستان شناسی بهره می بردند.
بطور کلی پارادایم باستان شناسی تاریخی – فرهنگی تمرکز روی فرهنگ های باستان شناختی بر مراحل عمومی توسعه ترجیح داشت .
از طریق باستان شناسی ملی و منطقه ای باستان شناسی تاریخی – فرهنگی در دنیا توسعه یافته و فراگیر شد.

Ø مشخصات باستان شناسی اروپایی:
1) توجه توائم به گاهنگاری و پراکندگی جغرافیایی
2) روش های ریخت شناسی آنچه مونتیلیوس برمبنای سربندی تامسن ارائه کرد
3) موازی پنداشتن تطور بین تطور مواد فرهنگی و ارگان های زیستی، همچنین تطور تک راستا
4) منشاء دانستن خاورنزدیک به عنوان منشاء تمدن اروپا براساس متون کتاب مقدس
5) باستان شناسی ناسیونالیستی، توجه به سبک و الگوهای زندگی تحت تاثیر اسکاندیناوی

Ø مشخصات باستان شناسی امریکای شمالی:
1) انسان شناسی بواز عمومی شده و فرهنگ های قومی به مثابه یک واحد پایه ای و در انتشار به عنوان عامل اصلی در تغییرات فرهنگی
2) توصیف و بازسازی فرهنگ های گذشته با رویکردی ”هم زمانی“
3) تمرکز روی مطالعه فرهنگ های باستان شناختی و ترجیح آن بر مراحل عمومی توسعه
4) توجه به تاثیر عوامل برونزا در تغییرات فرهنگی با تاکید بر مهاجرت و انتشار
5) نبود رویکرد های ناسیونالیستی

Ø مشخصات باستان شناسی شوروری سابق:
1) طبقه بندی در دوره های کوتاه مدت بدون توجه به فرآیند های بلند مدت
2) باستان شناسی به مثابه گردآوری اطلاعات تاریخی با استفاده از مواد فرهنگی
3)توجه به تطور گرایی فرهنگی (Cultural evolution) توصیف داده ها در چارچوب کلی تطور دوره ای مارکسیستی
4) توجه به عوامل درونزا به عنوان عوامل تغییرات اجتماعی در مقابل باستان شناسی اورپای غربی(1920 ) که تاثیر عوامل برونزا و اختراعات را عوامل تغییرات می دانستند
5) توجه به تطور و آنچه ماسون باستان شناختی جامعه شناختی می خواند بجای مطالعه فرهنگ های خاص.
موضوعات گفتگو: باستان شناسی ایران و خاور میانه چه نوع باستان شناسی است و چه خصوصیاتی دارد؟
موضوعی برای گفت وگو: وجه بومی باستان شناسی ایران و خاور نزدیک چیست؟

Ø باستان شناسی کارکردگرایانه
همگرایی انسان شناسی امریکایی / انگلیسی و تشویق باستان شناسان به در نظر گرفتن عوامل درونزا و برونزا بطور توائم به عنوان سبب تغییرات.
کوشش برای استفاده از داده های باستان شناسی برای بازسازی الگوهای زندگی پیش از تاریخ.
پیگیری مطالعه تغییرات در ساختار و نسبت کارکردی فرای زمان از نشانه های آغاز فرآیند گرایی به عنوان تضاد با ” کارکرد گرایی همزمان“ در مطالعه فرهنگ های پیش از تاریخ است.
تلفیق توائم چشم انداز های باستان شناسی کارکردی و فرآیندی در مطالعه تغییرات با زمینه انسان شناسی اجتماعی و باستان شناسی تاریخی – فرهنگی.
گاهنگاری و مطالعات سیستماتیک.

Ø باستان شناسی ایران:
1) دارای بستری Trans-Modern
2) رویداد گرایی افراطی.
3) انبوه آثار و تداوم و توالی فرهنگ ها، تعداد کم باستان شناسان در کشوری در حال توسعه در نتیجه رشد باستان شناسی نجات.
4) نبود پارادایم و جولان گزاره های شخصی.
5) بومی نشدن باستان شناسی، غیر کاربردی بودن(تزیینی- سرگرمی) تکثر رویکردهای افرادی که دانش اموخته آگادمی های متکثر در برحه های گوناگون اند.
6) فقر رویکرد نظری و روش ها، نبود خط مشی گذاری کلان در عین اجرایی و انحصاری بودن ساختار اجرایی دولتی.

۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۸, سه‌شنبه

منظومه های معنایی گم شده!

بنام آنکه جان را فکرت آموخت

عنوان اول اما فرعی: منظومه های معنایی گم شده در باستان شناسی
عنوان اصلی : سایه روشن به روشنایی

فیلم سایه روشن را در شبکه یک سیما دیدم. داستان از این قرار بود که کارشناسی برای شناسایی سازنده یک ظرف سفالی به محل ساخت ظرف در شمال کشور رفته بود. زیست بومی سنتی که انطباق و تعاملی بکر با محیط طبیعی را به تصویر می کشید. ارسال کننده اثر یک شهید بود که سال ها قبل شهید شده بود. به نظر می رسد داستان فیلم رگه هایی از واقعیت دارد یا اینکه سازنده فیلم آن را واقعی ساخته بود. نتیجه در پایان فیلم برای بیننده این بود که فرزند شهید که نوجوانی بود سازنده اثراست و آن را به نام پدر شهیدش فرستاده بود. گرچه زمینه فیلم حیرت افکن و توهم زا بود و این ذهنیت را در بوم سنتی بوجود آورده بود که علی مردان( شهید داستان فیلم ) زنده است اما در واقع کارهای دور از انتظار نوجوان این ذهنیت را پدید می آورد. جالب اینکه اینجای داستان هم که شهید فن و فوت هنرش در پخت سفال را به فرزندش آموخته بود در عین واقع نمایی برگرفته از سنت رایج در بین هنرمندان بود و بطور واقعی امکان داشت. این فیلم و نگاه کردن آن از این نظر برای من آموزنده بود که موضوعی را به ذهنم متبادر کرد. آن موضوع این است: استفاده کاربردی در زمینه ی سنتی از مسائل انتزاعی. کاربرد اجتماعی – فرهنگی ذهنیت زنده بودن شهید در داستان فیلم تامین امنیت فرهنگی – اجتماعی خانواده اش می توانست باشد! با این کاربرد نوجوان و مادرش می توانند به زندگی دور از بعضی دغدغه ها ادامه دهند. خواستگاران پی در پی برای زن شهید، بی سرپرست نگریستن به فرزند او . نداشتن حامی و سرپرست برای خانواده و تهدید هایی که بر آن در جامعه مترتب است از این جمله است. ذهنیت زنده بودن علی مردان تا حدودی مانند زنده بودن او است و همان کارکردهای اجتماعی را می تواند داشته باشد. همچنین جایگاهی قدسی و فرازمینی هم به او می دهد. در این داستان زنده بودن علی مردان نمود های مادی و ملموس مانند دسته ی گل وحشی و تولید سفال و خاکستر کوره هم داشت که بوسیله نوجوان تامین می شد و اینجای داستان هم واقعی جلوه می کرد. اما مهم ترین نکته ای که من از فیلم آموختم کاربردی بودن ساختارهای انتزاعی در زمینه جامعه سنتی است. براساس همین آموخته هم به این عنوان رسیدم " منظومه های معنایی گم شده در باستان شناسی".
به نظر می رسد ما باستان شناسان حتی با وجود آثار مادی و نمود مادی اینگونه رفتارها در مواد فرهنگی هرگز نخواهیم توانست با اتکا به زمینه مرده یا حتی با اتکاء توائم به زمینه مرده و زنده، منظومه های معنایی که در زمینه جامعه گذشته موجود بوده پی ببریم. البته ممکن است مواد فرهنگی از منظومه های معنایی در اختیار داشته باشیم. در زمینه اصلی هم ممکن است آن را شناسایی کنیم؛ اما منظومه های معنایی در بستر جوامع، بویژه جوامع سنتی آنقدر انتزاعی اند و در عین انتزاعی بودن، آنقدر کاربردی ممکن است، باشد که بازسازی آن پس از گذشت زمان تقریبا در اکثر موارد غیر ممکن است. نمونه مثال واقعی برای چنین منظومه های معنایی، پیکره های الهه مادر در جوامع دوران نوسنگی است و منظونه های معنایی که در زمینه ی جوامع نوسنگی آغازکشاورزی از آن وجود داشته است!! مگر نه؟
تا آینده ای دیگر، اگر تداوم داشتیم.