۱۳۸۷ آذر ۲۶, سه‌شنبه

کفش

کفش، کاربری و رویدادگرایی تاریخی بجای سناریو نویسی باستان شناختی
درآمد اول: درجایی در همین وب نوشته درباره استثناگرایی و عمومیت خواهی در باستان شناسی بحث کرده بودم. در آنجا شرح داده بودم که باستان شناسانی که تحت تاثیر هنر و تاریخ هنر هستند و ریشه در عتیقه جویی دارند هر پدیده باستان شناختی را استثنایی تفسیر می کنند. یعنی نخستین و اولین و قدیم ترین بسیار در می آورند. یادآوری کنم که استثناها در فرهنگ انسان ها را کلا نقض نمی کنم اما معترض رشد سرطانی آنها در تفسیرهایمان هستم.
درآمد دوم: در جلسه ای اداری "تاریخ" را با برداشت سنتی آن در ایران "رویدادگرایی" و سازماندهی رویدادها در توالی زمانی معرفی کرده بودم. یادم نمی رود که تاکید کرده بودم این رویکرد نمی تواند بازسازی واقع نما و همه جانبه ای از گذشته ارائه دهد. باستان شناسی را در همان جلسه سناریو نویسی در مورد گذشته معرفی کردم. سناریوهایی که متکی بر داده های واقعی و متکثر مادی و شواهد و قراین نوشته می شوند و با دیگر منابع از جمله فرهنگ زنده و جاری در جامعه و متون مکتوب کنترل می شوند البته اگر این داده ها در اختیار باشد.
بازسازی خیالی یک ارشیو: ارشیویی را در نظر بگیرید که هزارسال آینده به دست محققین اعم از باستان شناس و مورخ افتاده است. در آن زمان کفش منسوخ شده و انسان ها از اشکال دیگری از پای افزار برای پا استفاده می کنند. کفش سوژه محققان است و کاربری آن در گذشته، عمده ترین سئوال آنها. آنچه در اختیار دارند و تحت عنوان کفش ارشیو شده دو فیلم کوتاه است. اولی که قدیم تراست خُروشچوف را نشان می دهد در حال سخنرانی در سازمان ملل، کفشش را درآورده و برای ساکت کردن مخاطبانش پاشنۀ آن را محکم به میز می کوبد. مانند کوبۀ قضات، منظورم بوسیله محققان آن زمان با چکش های قضات مقایسه شده و کاربری آن مشابه، پیشنهاد می شود. فیلم کوتاه دوم منتظر الزیدی خبرنگار عراقی را نشان می دهد که دو کفش را پشت سرهم به سوی بوش پرتاب می کند. او با ورزیدگی جاخالی می دهد و سپس گروهی او را مورد ضرب و شتم قرار می دهند. یادتان نرود اطلاعات بافتار را نداریم یعنی نمی دانیم که این فرد بوش است و نمی دانیم که موقعیت بوش در جهان چیست. و نمی دانیم که اینجا عراق است .... تنها به دنبال کاربری کفش هستیم. به احتمال زیاد نتیجه می گیریم یا به قول جدیدترها پیشنهاد می کنیم که کاربری مانند اسلحه اما در سطحی خفیف تر نیز داشته است. اسلحه ای که ابروی طرف را می برد اما او را نمی کُشد. و هزاران تفسیر دیگر از این دست.
در کنار این تفسیرها نوشته عطاا... مهاجرانی را می توانید داشته باشید که امروزه کفش های منتظرالزیدی را مشهورتر از کفش های خورشچف ارزیابی می کند. رویدادهای استثنایی در تاریخ را چیده و با هم مقایسه می کند. آیا به نظر شما اطلاعات مهاجرانی برای پیشنهاد کاربری کفش در هزار سال آینده کاربری دارد یا اینکه تنها ره گم کننده است!! http://noandish.com/com.php?id=21471
به باستان شناسی برگردیم: باستان شناسان در هزارسال آینده فیلم ها را دیده اند. سئوال آن زمان را برای خود طرح می کنند. شکل، جنس و بافتار و رفتار عامل انسانی در فیلم ها را تحلیل می کنند. درنهایت با نمونه هایی که در میان مواد فرهنگی و اشیاء موزه ای شان در اختیار دارند(می دانیم که همین امروز حتی موزۀ کفش از جمله در کانادا موجو دارد) مقایسه می کنند. جای کفش ها در گل را به گرات مورد مطالعه قرار داده اند. املاح و بوهای داخل نمونه هایی که در اختیار دارند را با روش های پیش رفته آن زمان تجزیه تحلیل می کنند. شکل و فشارهایی که روی نمونه های موزه ای وارد شده حتی بررسی ساده فرسایش زیاد کف ها و فرسایش دور و بر کفش ها را بررسی می کنند. البته حتما باستان شناسی شان انسان مدار تر و انسان محورتر از باستان شناسی امروز ماست. به نظر شما آیا آنها با این اطلاعات کاربری واقعی کفش در زندگی روزمرۀ هزار سال قبل را پی خواهند برد؟ و هزاران آیای دیگر...
عمران گاراژیان
تا آینده ای دیگر و بحث در مورد آینده ای دورتر

هیچ نظری موجود نیست: