۱۳۸۹ بهمن ۷, پنجشنبه

جلد یک از پژوهش بم بزودی پخش می شود


جلد اول از ابتدای زلزله تا 6 ماه پس از زلزله را در بر می گیرد در گرداوری اطلاعات ده ها نفر شرکت داشتند. در تبین گزارش ها اضافه بر عمران گاراژیان و لیلا پاپلی یزدی مریم دژم خو، رقیه رحیمی سرخنی ، الهه علیخانی و وحید عسکر پور مشارکت داشته اند. این کاری گروهی است که در طول چند سال انجام شده البته مسئولیت با نویسنده گان است و انتشارات پاپلی ان را منتشر کرده و 272 صفحه همچنین حدود 16 صفحه تصاویر رنگی است کیفیت و قیمت(6000تومان) دانشجویی است

۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

امتحان امروز درس تاریخچه باستان شناسی

امتحان درس تاریخچه باستان شناسی
(لطفا با دقت انتخاب کنید سپس فقط به 17 نمره پاسخ دهید)
- اسناد مرکز باستان شناسی ایران مربوط به سال های 1270 تا 1300 خورشیدی نشان می دهد که تعدادی افراد عمدتا یهودی در فیروزکوه نزدیک تهران برای یافتن و فروختن عتیقه حفاری می کرده اند.
1) آیا می توانیم انها را باستان شناس قلمداد کنیم. باستان شناسانی پیشرو در ایران لطفا جواب خود را شرح دهید(1).
2) تقریبا همزمان با فعالیت های انها یعنی حدود 120 سال پیش مثلا سال های 1850 تا 1900 میلادی وضعیت باستان شناسی در اروپا چگونه بوده است(1).
3) اگر بخواهید فعالیت این افراد را که عتیقه ها را جُسته و بفروش می رسانند و در اصل در فعالیت مالی – پولی و بدست آوردن اشیاء گران قیمت بودند با امثال تامسن و ورساء مقایسه کنید چه می نویسید(1).

- استادم می گفت یادش بخیر با پرفسور دایسون در تپه حصار دامغان لایه نگاری می کردیم(1976م.). روش های لایه نگاری او و برداشت داده ها دقیق بود. برش ها و لایه نگاری انجام می شد سپس لایه بندی و دوره بندی براساس تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. ما در سطح افقی داده ها را گردآوری و مستند سازی کرده و با برش ها کنترل و مقایسه می کردیم کار سختی بود اما از کارمان و درستی روش اطمینان داشتیم.
4) پرفسور دایسون و استاد من باستان شناسانی تاریخی – فرهنگی بودند چرا؟(1)
5) باستان شناسانی مدرن بودند چرا؟(1)
6) یا باستان شناسانی فرامدرن(1) هر مورد را انتخاب می کنید شرح دهید.
7) هیچ یک از این موارد نیستند انها باستان شناسانی میدانی کارند که راه خودشان را می روند روش های خاص دارند که در تقویت و تطور آن می کوشند(1).

- من و گروهایی از دانشجویانم برای بازدید استقراری باستانی رفته بودیم. استقراری ناشناخته که تاکنون در مورد آن پژوهشی انجام نشده بود. برخورد دانشجویان من با اثر دیدنی بود من در موردشان شرح می دهم شما بنویسید اگر بخواهیم نامی روی انها بگذاریم یا برچسبی بزنیم چه چیزی متناسب است همچنین یادآوری کنید هر گروه در کدام مقطع از تاریخچه باستان شناسی متوقف شده اند:
8) گروه اول کسانی بودند که در گودال های حفاری قاچاق جستجو می کردند. دنبال چیزِ خاص و انتیکی بودند که بدست اورند چیزی دهن پرکن که بتوان روی ان در رسانه ها مانور کرد سروصدا در جامعه بپا کرد. شئی ارزش مند شئی خاص. در گفتگو با من انها حتی برای رسیدن به هدفشان حاضر بودند قانون را زیر پا گذاشته برخی جاها حفاری قاچاق را ادامه دهند تا چیزی بدست اورند. بدتر از همه اینکه فکر می کردند همه ظروف سفالی پر طلا و حداقل نقره بوده اند(1).
9) گروه دوم از سطح اثر بدون روش خاصی اثاری گرداوری کرده بودند و بر توصیف داده ها و انتشار آن تاکید می کردند. در تصورشان حفاری گسترده بود ترانشه های بزرگ حفاری در مقیاس 100×100 متر بود. می گفتند نخستین ها و اولین ها در همین جا خوابیده. برزیبایی انچه جمع کرده بودند تاکید می کردند. اصلا فقط آثار زیبا را بدون روش خاصی گردآورده بودند. آثار را هنرمندانه طراحی کرده و عکس های زیبایی گرفته بودند. توصیف عالی بود تاکیدشان بر اهمیت اثر و اینکه نتیجه هوش و ذکاوت پیشنیانشان است مرا آزار می داد اکثر این گروه بومی منطقه بودند(1).
10) گروه سوم به نمونه برداری فکر می کردند. در تخیل شان کاوش در گمانه هایی کوچک را ترسیم می کردند. گمانه هایی که نمونه هایی برای مطالعات علمی دقیق مانند کربن 14 ، جانورباستان شناسی و گیاه باستان شناسی در اختیارشان قرار می داد. اینقدر روی روشهای علمی تاکید کردند که یادشان رفت درباره انسان و فرهنگش پژوهش خواهند کرد. هر یک در پی اثبات چیزی بودند. انقدر استدلال کردند که خودشان هم گیج شده بودند. فرآیند از زبانشان نمی افتاد(1).
11) گروه چهارم بحث و تبادل نظر می کردند گویا هیچیک دیگری را قبول ندارد. همه چیزی را لااقل در ابتدا بسیار نسبی می دیدند. کسی در بین شان هر دم می گفت من غیر اثبات گرا هستم. تفسیرت را بگو!. دیگری فرهنگ و انسان از زبانش نمی افتاد. سومی به بافتار(context) تاکید می کرد. کسی در بین انها بود که فقط به چشم انداز(landscape) گیر داده بود. آنقدر با هم بحث کردند که چشم هایشان سیاهی می رفت. این گروه اصلا انسجام نداشتند هریک از دیدگاهی می نگریست. کسی در بین شان نومارکسیست بود. کسی دیگر می گفت فراتر از ساختارگرایی می رود اما در همان چارچوب است. خانم محترمی در بین این گروه فمنیست بود(1).
12) گروه پنجم میهمانان دانشجویان بودند که از خارج آمده بودند جایی از آسیای مرکزی، می گفتند بیایید از یک دم بگیریم کاوش گسترده انجام دهیم. می گفتند اگر نشان های کمون اولیه را دراینجا نشان دهیم حزب در مسکو بودجه خوبی می دهد طرحی پنج ساله اجرا می کنیم. گرچه هرسال ارزیابی می کنند اما مشکلی نیست جا و منزلتی نزد ساختار دولتیِ بلشویکی برهم می زنیم(1).
13) کتابنامه کامل یک فارسی منبع در مورد تاریخچه باستان شناسی را بنویسید(شش جزء1.5).
14) کتابنامه کامل یک منبع غیر فارسی در مورد تاریخچه باستان شناسی را بنویسید(1.5).
15) لوباک چه فعالیت هایی در باستان شناسی انجام داد سه مورد را بنویسید(1.5).
16) مشخصات باستان شناسی تاریخی – فرهنگی چیست سه مورد را با مثال شرح دهید(1.5).
17) دو مورد از ریشه های موثر در شکل گیری باستان شناسی مدرن را توضیح دهید(1).
18) یکی از شخصیت ها در تاریخچه باستان شناسی را به انتخاب خود معرفی کنید حداقل یک منبع از او یا درباره او را لازم است ذکر کنید(2).
19) قانون عتیقات چیست و چه زمانی به تصویب رسید(1).
20) درباره هریک از این افراد یک جمله بنویسید یا یک پست یا رویداد در تاریخچه باستان شناسی ایران را شرح دهید(هر مورد 5/0).
لفتوس. دیولافوا. آندره گدار. دکتر علی فرهمندی(علیم الملک). حیدر قلی شاملو. اسماعیل مرآت. جوزف آپتن. غلامحسین جباری. محمد عبدالله گرجی. حسین روان بُد. علی حاکمی. سید محمد تقی مرتضوی. عزت ا... نگهبان. سیف ا... کامبخش فرد.
موفق و پیروز باشید

۱۳۸۹ مهر ۳۰, جمعه

طعم تلخ تبعید


تصور کنید خانواده ای از اشنایان ماه پس از حدود 60 روز به دیدن ما امدند. گفتیم خدایا خورشید از کدام طرف طلوع کرده. خلاصه پذیرایی بدون تعارف همیشگی که روش ما شده. و گفتگو شروع شد. من منتظر شنیدن بودم. لیلا هم طبق روال در گوشه ای نشسته بود. آشنای نزدیک و محترم تازه از کلاس های ضمن خدمت برگشته بودند. با عجله تشریف اورده بودند تا انچه در کلاس ها شتشوی مغزی شده اند به ما منتقل کنند. چند دقیقه ای با هیجان صحبت کردند صحبت هایی که گفتنش و نوشتن آن از من بعید است. من همچنان ساکت ماندم. اما چون کارد به استخوان رسید به صحنه رفتم و برایشان بازگو کردم که انچه به انها ارائه شده صرفا برای شتشوی مغزی شان بوده. در عین حال اه از نهادم کنده شد که چه افراد ساده لوحی به دانش اموزان دبیرستان درس می دهند. جالب این است که اشنایی محترم با توپ پر امده بودند تا ما را هدایت کنند. تا اطلاعات تازه دریافت شده شان را به سر ما بزنند. تا ابراز وجود کرده باشند. تا سری توی سرها دراورده باشند. با کمال ارامش نشان دادیم که چقدر غیر انسانی و چقدر غیر اخلاقی کسانی که خودشان را دکتر معرفی می کنند و از دست دکتر عزیز مرحوم کردان خدا رحمت کرده هستند به تخریب انسان ها می پردازند. چقدر بی اخلاقانه در مورد جوانان این مرز و بوم اظهار نظر نه تهمت می زنند. این از سرمان گذشت اما انچه ماند طعم تلخ تبعید بود که بوسیله یکی از نزدیکان به ما چشانده شد با همکاری و مشاوره کسانی که خودشان را از نظر مدرک همسطح ما حساب می کنند. چقدر چارچوب ها باید ضعیف باشد که به خودت اجازه بدهی هر چیزی را بگویی و شنوندگان محترم که متوسط به بالای شهرستان ها هستند چقدر ساده دل باشند که هرانچه گفته باشی بپذیرند و بعد بیایند به عنوان اطلاعات دست اول تحولیت دهند.
عرصه ها را تنگ کرده ایم. برای انسان هایی که حق دارند اگاه باشند انگاه عقده ای ها را برای تخلیه عرصه داده ایم. این یعنی فروپاشی فرهنگی بوسیله نهادی که خود پایه ریز اموزش است

۱۳۸۹ مهر ۱۵, پنجشنبه

تقدیم به همکاران پژوهشکده و دانشجویانم

من هم دلم برای شما تنگ می شود
گاهی عبور زمان چو نمآهنگ می شود
خاموش و خفته نماندن چو بهتر است
گاهی برای سرودن چه زمان تنگ می شود

۱۳۸۹ شهریور ۳۱, چهارشنبه

آغاز سال تحصیلی

استایتد ارجمند همکاران گرامی و دانشجویان عزیز
فرا رسیدن آغاز مهر ماه را به همگان تبریک می گویم. آغاز همگرایی در محیطی دانشگاهی آغاز دوباره تلاش هرچند قدر تلاش ها دانسته نشود هرچند برخوردها غیر انسانی باشد.
به دانشجویانم که در میانشان نیستم به انها که راه را باهم اغاز کرده بودیم توصیه می کنم مواظب و متمرکز در عین حال نستوه با نشاط باشند. این اول مهر ماه مانند همه اول مهر ها نیست. دانشجویان گرامی بدانند که گرچه فاصله ها است و فاصله افکندن ها اما من همیشه در کنارشان هستم. چون اینترنت است و چون فیس بوک هست. چون جهان مانند ده ها و سده های گذشته نیست. پیروز و پرتلاش باشید
یادش بخیر باد سال گذشته در چنین روزهایی با ورودی های 1388 آغاز کردیم برای من بسیار اموزنده بود. تجربه ای عالی سالی که تلاش کردم هریک از انها را خودشان در نظر بگیریم چنانکه هستند نه "خشتی در دیوار" بلکه انسانی مختار. فرامدرن ترین برخورد در کلاس را سال گذشته در همین روزها اغاز کردیم. یاتان هست که با هم اشنا می شدیم. هرجای کلاس را نگاه می کردم بیشتر بهت می دیدم. بجای اگاهی، اسطوره و بجای شناخت سرگردانی، نه انتظار و امید موج می زد.
به نظر من در بافتار جامعه ایران در این سال ها خوب نه عالی اغاز کردیم و امیدوارم متوسط به بالا ادامه دهید
بدرود

۱۳۸۹ مرداد ۱۱, دوشنبه

بنام یزدان پاک

بیایید ای دوستان قدیم/ به مردی مردانگی سر زنیم
بیایید تا فرصتی پیش روست / به گرد هم آییم کین آبروست
چو فردا ز ما روزگاری گذشت / زمان گذشته تو را برنگشت
ز دیروز افسوس بس می خوریم/ چرا فکر فردا نباشد حکیم
گر امروز چالاک و مست و دلیر / به فردا شوی نیز خود سربه زیر
کنون وقت پاییدن راه هست/ تو را پای در راه و همرایی هست
چو فردا سراشیب عمر تو شد/ بسی ناسزا خود نصیب تو شد
که در راه بودی و رهزن گذشت / گرفتی یکی سنگر پس نشست
ز روزی مترس ای رفیق شفیق/ که آیندگان نسل های دقیق
تو را و مرا در نظر اورند / همه کرده ها را به بر آورند
گرت زندگی دیر پاید همی/ زگردار خود پیش همه خمی
بیا راستی را پی افکن کنون/ که فردا نیفزایدت این جنون

۱۳۸۹ مرداد ۳, یکشنبه

به همکارانم در میراث فرهنگی

هان بچه ها سلام
گویم به یک کلام
شمشیر در نیام
بود و کشیده شد
اکنون به دست مست
تیغی کشیده، هست
بالا، بلند و پست
پندارد هرکه هست.
اکنون به وهم خویش
کاری برند پیش
با زخمۀ زبان هردم زنند نیش!
ما صبر می کنیم.
بسیار مثل شان
هر دوره هر زمان
بودند در جهان
رفتند پیش از این
دفن اند زیر کین.
آیندگانمان، همکار خسته ام
شاگرد و بچه ها!
با کمچه هایمان
کاوند جانشان
گویند داستان
گویند این کسان
بودند ناکسان، بودند ناکسان ...