۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه

وداع با پرویز مشکاتیان



امروز در کمال ناباوری اندوه و آه با پرویز مشکاتیان ستاره آسمان موسیقی ایران و نوازندۀ بزرگ و بی بدیل سنتور برای همیشه وداع می کنیم. من به واسطه رابطه فامیلی و خانوادگی از سال های دهۀ هفتاد گاهی به دیدار استاد مشکاتیان می رفتم. و او البته به گرمی می پذیرفت. گفتگوهایی در باره موسیقی داشتیم(من البته در این زمینه پیاده بوده و هستم). آن سال ها در دانشکده هنرهای زیبا تدریس می کرد و برای من که دانشجوی دانشکده ادبیات بودم دیدن او در دانشکده هنرهای زیبا ساده و در دسترس بود. من همیشه اطلاعات و ویژگی های او را از خانواده خاصه پدرم (ابوطالب گاراژیان)و مادر بزرگم(حاجیه زهرا اسحاقی) که نسبت فامیلی نزدیک با مادر استاد مشکاتیان دارد می شندیم. یادم نمی رود پس از اجرای افق مهر همراه با استاد ایرج بسطامی در فرهنگسرای بهمن با او گفتگوهای مفصلی داشیم. او همانند استاد بزرگوار دیگر یعنی استاد ادبیات محمدرضا شفیعی کدکنی به نیشابوری بودن افتخار می کرد و این البته برای امثال من که نیشابوری بودیم و از این اشتیاق بزرگان به زادگاهشان استفاده می کردیم. این روزها که آن استاد فرزانه از ایران رفته و این استاد ارجمند از جهان خاکی و بر جهان خاکی چشم فروبسته . برای امثال بندۀ که خاطرات بیست ساله در دانشگاه تهران داریم قدم زدن در محوطه تنها مرور خاطرات شیرین گذشته است. تا به اینجا رسید یادی هم استاد ادبیات معاصر قیصر امین پور کنم. در سال های دهۀ ما دانشجوی به قول خودمان ترم اولی بودیم من همیشه در دانشکده و گروه ادبیات کسی را با ریش و موی بلند می دیدم که کفش هایی پاشنه خوابیده داشت سیاه چهره بود و گفتگو می کرد از دوستم(محمد صفایی ) در باره اش پرسیدم او معرفی اش کرد و مرا هم به او معرفی کرد از آن پس گاه و بیگاه در طبقه چهارم دانشکده به گفتگو می ایستادیم آن بزرگوار قیصر بود.

یاد و خاطره اساتید ارجمند را در مرام دانشجویی و با مرام دانشجویی گرامی می دارم. کاشکی فرصتی دست می داد در این سال های اخیر با پرویز مشکاتیان در مورد نیشابور و پیش از تاریخ آن گفتگو می کردیم. کاشکی فرصتی دست دهد و دربارۀ بازدیم از کدکن با استاد کدکنی گفتگو کنیم. با بیتی از حافظ خدا حافظی می کنم:
فرصت شمار صحبت کز این دور راه منزل چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
ما هم شنبه از محل اداره ارشاد به بدرقه جسم او میرویم که روحش جاودانه است و هنرش ماندگار و نامش همچون ستاره ای بر فراز ایران و شاید اگر کمی خفتگان نیز بیدار شوند بر فراز نیشابور خواهد درخشید .
یادش گرامی

garajian گفت...

پیام زیاد براتون گذاشتم نمی دونم چیزی بدستتون رسیده ؟