۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبه

موزه دو روی یک واقعیت

بنام خدا
امروز که متنی را می خواندم ناخودآگاه به این نتیجه رسیدم که موزه دو وجه دارد. وجه اول آن نمایش آثاری از گذشته است. این مهم در زمان حال انجام می شود. موزه های باستان شناسی سنتی چنین هستند. وجه دوم ساختن آثار نخبه ای در زمان حال برای آینده است و موزه در این میان بازنمودی از نمایش آثار نخبه در زمان حال است. گاه از گذشته به حال امده و نمایش داده می شود و اهمیت آن در تعلق داشتن آن به گذشته است. و گاه اثری بر ساخته شده برای پایدار کردن کاری بزرگ در زمان حال و بیاد نهادن آن برای آینده است. چنین حرکت مدرنی در ایران نیز انجام شده است. مقبره های دانشمندانی مانند خیام، بوعلی و... حتی برج آزادی از این دست است آثار یادمانی برای آینده.
پس لطفا دقت کنید آن لطیفه که گفته می شد از طرف می پرسند "شهرتان آثار باستانی دارد او می گوید نه دارند می سازند" اگر تنها آثار باستانی را با آثار یادمانی جایگزین کنیم دیگر لطفیه نیست عین واقعیت است. یادتان نرود که فرهنگ ها و به قول مردم تمدن ها باید در اوج باشند که برای اینده فکری کرده و یادمان بسازند نه در سراشیب فرود.
در هر صورت این ما هستیم که در زمان معاصر دست به کشف یا برساختن یادمان ها می زنیم. گاهی از گذشته بیرون می کشیم و گاهی برای اینده نشانی بجای می نهیم.
بدرود

هیچ نظری موجود نیست: